به گزارش سینماپرس، نمایش «بوقلمون» به نویسندگی و کارگردانی خیرالله تقیانیپور ساختاری ایرانی دارد که با الهام از فرهنگ ایرانی و وقایع و داستانهای دوره ناصری خلق شده است.
این نمایش علاوه بر ترکیب مناسب و رضایتبخش از تجزیه خوبی نیز برخوردار است. در ابتدای نمایش هنگامی که وارد سالن میشوید گروهِ موسیقی زنده با نوای زیبای سازهای ایرانی به استقبال شما میآید و کماکان که دل به موسیقی میسپارید پی به ریتم کار و اوج و فرودهای داستان میبرید.
طراحی صحنه بسیار ساده و در عین حال کافی و مفهومی این اثر، نشانگرِ هوشِ کارگردان در به کارگیری حداقل آکسسوار (وسایل و اثاثیه صحنه) برای انتقال معنا و مفهوم به مخاطب است.
شروع زیبای کار از خیلی تئاترهای مرسوم به دور است، به گونهای که نویسنده شما را از میان داستان به داخل ماجرا هُل میدهد.
نکته جالب توجه دیگر در رابطه با این اثر گفتگوهایی است که بین بازیگران رخ میدهد که طی آن با بسیاری از فرهنگهای از یاد رفته ایرانی و بسیاری از ضربالمثلهای پرمایه آشنا میشویم.
بسیاری از دیالوگهایی که بازیگران دارند مخصوصاً بازیگر زنِ نمایش کاملاً برگرفته از هنر نقالی در نمایشهای قدیمی ایرانی است، ولی شگردِ کارگردان در به کارگیری این هنر بهروز کردن این هنر با گفتار امروزی و فرهنگ حال است. طنزی که نویسنده در قسمتهای مختلف نمایش چاشنی داستان کرده است سبب شده تا مخاطب با علاقه بیشتری به گفتگوها گوش بسپارد و سیرِ داستان باعثِ خمودگی مخاطب و ایجاد کسالت نشود. نکته حائز اهمیت دیگر در رابطه با این اثر چند وجهی بودن مفاهیم ِ انتقالی ِ نمایش است.
پررنگترین موضوعی که نمایش بر آن دلالت دارد نابسامانیهای سیاسی و اوضاعِ بدِ اجتماعی است که به گفته خالقِ اثر این اوضاعِ بد تنها مختصِ زمان حال نیست و نخواهد بود، زیرا همیشه در هر جامعهای گروهها یا افرادی پیدا میشوند که بعد از رسیدن به قدرت، وعدهها و حرفهای پیشین خود را فراموش میکنند و از جایگاهی که دارند سوءاستفاده و حق مردم را پایمال میکنند.
همراه با انتقال این مفهوم در طی نمایش ما با انسانهای بوقلمونصفتی هم آشنا میشویم که سایرین را در ازای سود ناچیز میفروشند؛ افرادی که اگر در موقع مناسب عملکردی درست داشته باشند و حزب باد نباشند، قادرند با کمکرسانی به سایر افراد جامعه بساط بیعدالتی را برچینند.
ما در نمایش بوقلمون ترکیب خاصی از چینش بازیگران را میبینیم. ۱۴ مرد در کنار یک زن، این چینش جالب، دیگر مفهومی است که علتش را در طول داستان درمییابیم؛ روایت پهلوانیهای یک زن در زمانه ناپهلوانیها! در داستان زنی را میبینیم که صورت خود را پوشانده و با پوشش غریبهای وارد شهر شده و پشت تمامی حریفان را به خاک مالیده و سپس کشتیگیر غریبه نقل محافل مردم شهر میشود.
پهلوان اکبر، پهلوان اول شهر احساس خطر میکند و به دنبال توطئهای است تا حریف (غریبه) را از میان بردارد.
به این ترتیب اشاره مستقیم نویسنده و کارگردان به قدرت و هوشِ زن و تواناییاش در حل و فصل مشکلاتِ یک جامعه مفهوم دیگری است که از نمایش به مخاطب انتقال مییابد.
توجه به لایههایی از قدرت زن که فراسوی درک مردمِ عادی است یا بهتر است بگوییم خارج از تصورِ کلیشهای جامعه از جنس زن میباشد، در کنارِ بازی ِمتفاوت و زیبای مهلقا باقری در نقشِ این زن سبب شده تا این بازیگر جایزه بهترین بازیگر نقش زن در سیوسومین جشنواره تئاتر فجر را نصیب خود کند.
دیگر وجهِ قدرت این نمایش همگانی بودن و جذب مخاطب از گروههای سنی مختلف و اقشار مختلف اجتماع است.
این روزها پیدا کردن یک نمایش خوب و کامل که تئاتر آزاد هم نباشد ولی کمدی و طنز داشته باشد و در عین حال پس از تمام شدن نمایش شما را به تفکر وا دارد و تنها لبخند گوشه لبتان نگذارد، کار مشکلی است، به ویژه اینکه این نمایش سراسر برگرفته از فرهنگِ ایرانی هم باشد، اما تقیانیپور این فرصت را برای خانوادهها فراهم کرده تا ساعاتی در کنار هم گرد آیند و از دیدن یک کار فرهنگی در کنار اعضای خانواده خود لذت ببرند. بوقلمون یک نمایش پاکیزه خانوادگی در قحطی نمایشهای بدون حاشیه است.
آرایشِ مرتب بازیگران در طول یک ساعت کار و میزانسنهای بجا و درست از دیگر مواردی است که تجربه تقیانیپور در کار نمایش را به ما نشان میدهد.
در طول نمایش این احساس به شما دست نمیدهد که یکی از بازیگران حرکت بیجا و اضافه بدون دلیلی داشته باشد و حرکات بدن و میزانسنها همگی در خدمت نمایش و کمکدهندهای به انتقال درست مفهوم کلی اثر هستند، البته در کنار این محاسن، زیباتر بود اگر بازیگران کار کمی از سرعت گفتاری خود کم میکردند تا مفهوم کلمات راحتتر به مخاطب انتقال مییافت.
*روزنامه جوان
ارسال نظر